محدوديت موجود در شهرهاي بزرگ منجر به گسترش ساخت مجتمع هاي مسكوني و كاهش سهم حياط خصوصي در معماري معاصر گرديده است. فضاي باز مسكوني علاوه بر تامين نور و روشنايي فضاهاي داخلي و تهويه ي طبيعي، به عنوان فرصتي براي ارتباط بيشتر با طبيعت و مكاني براي تعاملات اجتماعي است. با توجه به محدوديت فضاي داخلي واحد هايمسكوني و سابقه سنتي حضور حياط در زندگي ايراني، فضاي باز مجالي براي گسترش عملكرد فضاي داخلي و رابطه آن با فضاي بيروني است. بنابر اين باز نگري و شناخت وضع موجود فضاي باز، زمينه ساز طراحي آگاهانه تر فضاهاي باز مسكوني در آينده است. يكي از معاني مهم و موثر در ارتباط انسان و محيط كه مورد توجه طراحان بوده است، حس تعلقمي باشد. حس تعلق از معيارهاي ارزيابي محيط هاي با كيفيت مي باشد. روش تحقيق در اين پژوهش توصيفي تحليلي و بر اساس مطالعات كتابخانه اي است. نتايج حاصل از پژوهش نشانگر اين مطلب است كه وجود فضاي سبز در مجتمع هاي مسكوني در ايجاد احساس تعلق به مكان و بالا رفتن ميزان رضايت ساكنين موثر است.
منبع:civilica